دیکشنری
داستان آبیدیک
بهترین بازیکن میدان
english
1
general
::
player of the match, player of the game, man of the match
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بهت آور
بهت زده
بهت صرعی
بهت وحیرت
بهتان
بهتان زدن
بهتان زن
بهتر شدن
بهتر نمودن
بهتر کردن
بهتربودن از
بهترشدن
بهترکردن
بهتری
بهترین
بهترین بازیکن میدان
بهترین تجربه سراسری
بهترین تجربه شخصی
بهترین لباس را پوشیدن
بهترین نوع آرد برای تولید ماکارونی
بهتساوی
بهتفصیل شرح دادن
بهداری
بهداشت
بهداشت اجتماعی
بهداشت حرفه ای
بهداشت دهان و دندان
بهداشت فردی
بهداشت نامناسب دهان و دندان
بهداشت کار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید